البته طبیعی است که آدم از کسی که برای اصلاح بشریت آفتابه به گردن متهمان می اندازد، انتظار ندارد که روی کارشان خدای ناکرده فکر کنند و به معنای کارشان فکر کنند. اصولا ما هم مدتی است خیال مان را راحت کردیم و به جای اینکه فکر کنیم « بشر قابل اصلاح است»، فکر می کنیم « انسان گرگ انسان است» بالاخره جای دوری نمی رود، ژان ژاک روسو نشد، تامس هابز، البته ما فرق این دو تا را خوب نمی فهمیم، البته فرق خاتمی و احمدی نژاد را می فهمیم، درست برخلاف اکبر گنجی که تفاوت کانت و روسو و هابز و مارکس و بقیه فلاسفه جهان را با هم بلد است، فقط تفاوت احمدی نژاد را با خاتمی نمی فهمد. البته من در این نوشته قصد نداشتم در مورد گنجی نظر بدهم، فعلا هم تا زمانی که آخرین نتایج صلاحیت ها را اعلام نکنند و آخرین موی خرس از این شورای نگهبان محترم کنده نشود، اصولا جوابیه ای را که توی آب نمک خواباندیم، فعلا منتشر نمی کنم، منتهی می خواستم به یک خبر مهم اشاره کنم که آدم وقتی به آن توجه کند، مثل آن آقایی که رفته بود لباس زیر بخرد و فروشنده فرق زن و مرد را نمی فهمید، ممکن است فرقش توی چشم فروشنده برود. و اصولا لازم است که بگویم که زن و مرد با هم فرق دارند. مثلا وقتی دزدها را می گیرند، تقریبا صد درصد شان( صد درصد تقریبی هم داریم) مرد هستند، ولی وقتی اراذل و اوباش را می گیرند، صد درصد آنها مرد هستند. در حالی که بیش از صد درصد قاچاقچی ها نه تنها زن نیستند، بلکه همه شان مرد هستند، البته زنان هم در بسیاری از پرونده های جرم و جنایت حضور جدی دارند، مثلا در حدود صد درصد تجاوز های به عنف توسط مردان در مورد زنان صورت می گیرد و بسیاری از زنان به قتل هم می رسند. پس می بینید که طبیعی است که ما بپذیریم که یک مجرم وقتی قرار است به بدترین شکل مجازات شود، باید شبیه زنانی بشود که قبلا بارها مورد جرم واقع شده اند. به همین دلیل در کرمانشاه نیروی انتظامی برای رسوا کردن یک زورگیر، به او لباس زنانه پوشید تا مردم بفهمند که این مجرم چقدر آدم بدی است که لباس زنانه پوشیده است. چقدر جالب است، چقدر می خندیم، چه حالی می کنیم، هم زنان را می کشیم و به آنها تجاوز می کنیم و هم وقتی مجازات شدیم شبیه آنها لباس می پوشیم، ولی، مردم از خنده.....
No comments:
Post a Comment