Wednesday 29 October 2008

وقتی جوری رفتار می کنن که انگار تو اونجا حضور نداری خب لجت می گیره
!دیگه

Monday 13 October 2008

Here I am on the road again
There I am up on the stage
Here I go playing star again
There I go turn the page

بلاتکلیفی

.این روزها یه ترسی تو وجودمه. ترس از اتفاقی که ممکنه بیفته و ممکنه نیفته
...شاید بدتر از همه همین بلاتکلیفی باشه و اینکه نمی دونی چی می شه
.دوست دارم به این فکر کنم که هر اتفاقی که بیفته من سربلندم
.دوست دارم به این فکر کنم که مثل یک صخه محکمم
!گاهی با خودم می گم ای کاش اصلاً شبها خواب نمی دیدم