Thursday 22 November 2007

چند عکس از ماههای مهر و آبان






Saturday 17 November 2007

من که در وصف لیاقت و کفایت رئیس سازمان حفاظت ( ؟؟؟؟؟) از محیط زیست
ایران لغتی پیدا نمی کنم . شما چه طور؟
اینجا را ببینید

Monday 5 November 2007

.دخترک عاشق یک صدا بود . دخترک عاشق یک عکس بود
دخترک ساعتها به عکس خیره می شد ، به صدا گوش می کرد و غرق رویاهاش
.می شد
.دخترک دو دوست داشت
.یه صدا ، یه عکس ، دو دوست دنیای دخترک بودن
...یه شب خوابی دید ، خواب یک سیب ، یه سیب سبز
.سالها گذشتن ، پشت سر هم و تندتند ، سالهایی پر اتفاقات عجیب
.حالا دخترک بزرگ شده
.کاش می تونست به گذشته برگرده . برگرده و جلوی تمام اتفاقات بد رو بگیره
کاش می تونست جلوی تقدیر رو بگیره و با دستای خودش یه سرنوشت خوب
.برای همه بنویسه
!کاش هیچ وقت خواب سیب نمی دید

Saturday 3 November 2007

Wake me up when it's over, after the ending , when the damage has all been done
I don't wanna be somewhere where you can watch me as I bleed
Just leave me here in peices

Friday 2 November 2007

از لنج که پیاده می شی اولین چیزی که توجه بعضی ها رو به خودش جلب می کنه آب کدر دریا با یک لایه چربی رویش و انواع زباله پفک و چیپس و نایلون و قوطی آب معدنی شناور روی آبه

وقتی داریم تو ساحل صخره ای کار می کنیم باید خیلی مواظب باشیم چون لابلای
.سنگ ها پر شیشه شکسته و فلزات برنده ست
سواحل شنی که خیلی باحالند . نه تنها بالادست ساحل با بطری های پلاستیکی
.خالی فرش شده بلکه هر روز چند وانت می یان و شن و ماسه می برند
...اینه وضع تنها سواحل قشم که جزء بکرترین نقاطه
چرا هنوز خیلی از مردم فرق طبیعت و زباله دانی رو نمی دونن ؟