Thursday 12 April 2007

:( تقدیم به تمام سیب زمینی های دنیا

استاد راهنما در زندگی یک دانشجوی فوق لیسانس نقش بسیار بسیار مهمی داره و یک دانشجو باید خیلی بیچاره باشه که بارها و بارها توسط استاد راهنماش پیچونده بشه و صداش هم نتونه در بیاد . واقعاً به قول یکی از دوستان
!!!!!!!!!دانشجو باید سیب زمینی باشد
البته ما همگی سیب زمینی های قابلی هستیم و یاد گرفته ایم که خوب توسری بخوریم و هیچ نگیم ، ما بلدیم اجازه بدیم حقمون رو بخورن و به غرغری بسنده کنیم . ما یاد گرفته ایم که اگر کسی از سر لطف وظیفه اش رو انجام داد ذوق مرگ بشیم و الان هم داریم وظیفه خطیر از زیر کار در رفتن رو آموزش می بینیم . وای
!که ما چقدر موجودات جالبی هستیم

8 comments:

Anonymous said...

سلام عزیزم!
می بینم که سیب زمینی شدی!
بعیده که یه شهریوری واقعاً بتونه سیب زمینی بشه هااا!
اما به هر حال درک می کنم، ظاهراً چاره ای نیست...درست می شه...
دلم برات تنگ شده خانومی.
یا علی

little urchin said...

(:

Anonymous said...

بگویمت که بدانی به صد هزار تلاش به هیچ کجا نرسیدن هم عالمی دارد

Anonymous said...

اره تو راست میگی

Anonymous said...

دوست منروز و شب را که کبودست و سیه جامه درو
شب عزایی دگر و روز عزایی دگر است
همیشه پایدار باشی
یا خدا

K. said...

mikhay biam bezanamesh? ;;) :D

little urchin said...

:D kio bezani ?!!!!!!!!1

K. said...

ostaade mohtaramo :D