Friday 25 January 2008

دیشب خوابش رو دیدم . روی ایوون اون خونه قدیمی نشسته بود و با نگاه التماس آمیزش ازم کمک می خواست . خیلی از دیدنش خوشحال شدم آخه فکر می کردم
!مرده . چقدر لاغر شده بود
نمی دونم ، زنده ست یا... ؟

No comments: